مهندسي ارزش چيست؟
مهندسي ارزش يكي از ابزارهاي مديريتي است که در دهه هاي اخير براي کم کردن هزينه يا اضافه کردن مشخصات کيفي در پروژه يا محصول مورد استفاده قرار گرفته است و عبارتست از مجموعه تكنيكهاي سيستماتيك و کاربردي که براي تشخيص کارکرد يك محصول / توليد با حداقل هزينه بگونه اي که جنبه هاي کيفي سيستم از قبيل ايمني و قابليت اطمينان و نيز عمر مفيد سيستم حفظ شود، بكار مي رود و شرايط را براي ذهن متخصصين به منظور ايجاد ايده هاي بكر و با ارزش و نيز خلاقيت در راستاي اصلاح سيستم فراهم ميکند.
زمان بکارگیری مهندسی ارزش
مهندسی ارزش در تمام مراحل یک پروژه قابل اجرا است، اما بیشترین سود حاصل از آن در مراحل ابتدایی برنامهریزی و طراحی پروژه صورت میگیرد که انعطافپذیری کارفرما و طراح بیشتر، اعمال تغییرات سادهتر، و تأثیر تغییرات بر زمانبندی پروژه کمتر است و هزینه کمتری را نیز به پروژه تحمیل میکند. بر اساس استاندارد انجمن بینالمللی مهندسی ارزش، بیشترین سود و صرفهجویی در منابع در مراحل اولیه توسعه و در طی مراحل مفهومی حاصل میشود. در این مرحله، اطلاعات اولیه پروژه ایجاد میگردد، اما طرح اصلی و منابع توسعه هنوز قطعی نشدهاند. بدین دلیل این مقطع بهترین زمان برای استفاده از مهندسی ارزش است که وضعیتی که در آن کارکرد اصلی پروژه محقق شده باشد ایجاد نشده است و روشهای جایگزین میتوانند تعیین شده و مدنظر قرار گیرند.
متدولوژي مهندسي ارزش شامل سه فاز اصلي ميباشد :
1- فاز پيش مطالعه : در اين فاز جمعاوري اطلاعات و دادهها انجام ميپذيرد .
2- فاز مطالعه : اين فاز خود داراي مراحل زير ميباشد :
2-1 فاز تحليل کارکرد: هدف از این گام درک پروژه از منظر کارکردی است یعنی پروژه باید چه کاری انجام دهد بجای اینکه پروژه الان چگونه است. برخی فعالیتهای لازم جهت حصول هدف این گام عبارتند از: 1- تعیین کارکردهای پروژه با ابزاری چون تعیین تصادفی کارکردها 2- دستهبندی کارکردهای پروژه 3- توسعه مدل کارکرد با ابزارهایی مثل نمودار تکنیک سیستمی تحلیل کارکرد
[1] و درخت کارکرد 4- اندازهگذاری مدل با پارامترهای هزینهای، مشخصههای عملکرد و رفتار کاربر به منظور انتخاب کارکردهای نامنطبق بر ارزش جهت تمرکز گام خلاقیت. ابزارهای مورد استفاده این مورد عبارتند از: تحلیل هزینه به کارکرد (ماتریس کارکرد)، تحلیل عملکرد به کارکرد. 5- برآورد بهای کارکردها به منظور انتخاب کارکردهای نامنطبق بر ارزش و تمرکز خلاقیت بر آنها با ابزاری چون شاخص ارزش (هزینه کارکرد بخش بر بهای کارکرد).
2-2 فاز ايجاد ( تفكر يا تعميق ) : اين فاز كه محل ارائه ايدهها بر اساس دادههاي جمعآوري شده در فاز پيشمطالعه است را بعضاً به عنوان فاز طوفان فكري نيز ناميدهاند . اين مفهوم به معناي تلاشيست كه با عادات ، روشها و فرضيات محدودكننده و معيارهاي مشخص محدود نميشود . داوري در مورد هريك از ايدهها تا فاز بعدي به تعويق انداخته ميشود . لازم به يادآوري است كه هيچ ايدهاي بد نيست و جريان آزادي از تفكرات و ايدهها بدون انتقاد از هر ايده وجود دارد . هرچه راهكارهاي بيشتري ارائه گردد احتمال بيشتري براي توسعه راهحل بهتر و برجستهتر بوجود ميآيد .
براي موفقيت در اين فاز دو بخش كليدي وجود دارند : نخست اينكه هدف از اين فاز راههاي ممكن براي طراحي پروژه نيست بلكه براي توسعه راهكارهاي انجام كاركرد انتخاب شده مطالعه است و دوم آنكه يك فرايند ذهني با تجارب گذشتــه براي نيل به ايدههاي جديد تركيب ميشود ؛ هدف از پيداكردن تركيبات جديد دستيابي به كاركردهاي مطلوب با هزينه كمتر و بهبود عملكرد است .
2-3 : فاز ارزيابي : در خلال فاز ارزيابي ، ايدههاي توليد شده در فاز قبلي (فاز ايجاد يا تفكر و تعمق)آناليز شده و ايدههاي مناسب براي بسط بيشتر انتخاب ميشود . هدف اين فاز ارزيابي راهكارهاي پيشنهاد شده ، حذف ايدههاي نامناسب و انتخاب بهترين گزينه است .
براي كمك به ارزيابي يك ايده فهرستي از سوالات زير ارائه مي گردد ؛ با ارزيابي جوابها قضاوت در مورد هريك از ايدهها ســاده تر خواهد بود :
2-4 : فاز توسعه : هدف از فاز توسعه ، مهياكردن بهترين گزينه براي بهبود ارزش ايده انتخابشده در فاز قبل است . در اين فاز به ارزيابي كامل راهكارهاي باقيمانده پرداخته و جزئيات ويژه اي همچون هزينه كارفرمائي ، امكان اجرا و اثر آن بر ديگر بخشهاي پروژه مورد بررسي قرار ميگيرد . در فــــاز توسعه انتظار ميرود تيم به طور كامل ايدههاي انتخاب شده را توسعه دهد و اطلاعات واقعي و عملي را در مورد هر ايده ارائه دهد . اين اطلاعات بايستي شــامل بخشهــاي فنـي ، هزينه و برنامهريزي اطلاعات به نحوي باشد كه طراح و كارفرماي پروژه ارزيابي مناسبي از اجراي آن به دست آورند . اطلاعات هر گزينه پيشنهاد شده به طور معمول بايستي شامل موارد ذيل باشد :
2-5 : فاز ارائه : هدف از فاز ارائه دستيابي به توافق و ايجاد تعهد براي طراح و كارفرماي پروژه براي اقدام به اجراي پيشنهاد است . در خلال فاز ارائه ، تيم گزارش مكتوبي در مورد بهترين گزينه(ها) مهيا مينمايد و طرح عملياتي براي ضمانت اجرايي گـزينه انتخاب شده را ارائه ميكند . سپس تيم مراحل تصويب آن را براي جلبنظر مسئول مربوطه طي ميكند . معمولا گزارش بايستي منعكسكننده يك پيشنهاد كه شامل مباحث لازم براي اطمينان مديريت از اينكه عملكرد مغاير با اثر موردنظر نيست (قابليت اجرا دارد) ، اطلاعات فني و پشتيباني تكميل و صحيح است ، پتانسيل صرفه جويي برمبناي آناليز هزينهها و بهينه بودن تغييرات باشد . معمولا به همراه گزارش مكتوب ، ارائه شفاهي نيز وجود دارد ؛ بيان شفاهي ميتواند مبناي قبول پيشنهاد باشد .
3- فاز فرا مطالعه : هدف از اين بخش - كه گاهي به عنوان اجرا نيز ناميده ميشود - اجراي توصيههايي است كه به عنوان مهندسي ارزش مورد تاييد قرار گرفته است و در زمانبندي طرح نهايي لحاظ ميشود . در اين فاز نظريهها ميتوانند واقعي شوند ؛ كارفرما معمولا اجراي ايده انتخاب شده و اهداف گزارش را دنبال مينمايد .